یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند.
درعصر ارتباطات نفس بکشم یا قرون وسطا.
وقتی خبری ازتو نباشد.
دوره جاهلیت است.
اللهم عجل لولیک الفرج ....
|
امروز اولین چیزی که دنبال میکنند خاموش کردن شعار مرگ بر آمریکاست، این مطالبه آنها در ادبیات سیاسی مسئولین آمریکا به وفور شنیده میشود. رئیس جمهور آمریکا این کلام را در سازمان ملل تکرار میکند. آنها بر این باورند که میتوانند در تعاملات رسمی این شعارها را کاهش دهند و احساس میکنند این زمینهها در حاکمیت ما و در بخشی از حوزهها همنوایی با آنها وجود دارد
گروه سیاسی/بعد از هشدارهای جدی حکیم فرزانه انقلاب اسلامی، "مساله نفوذ" به دغدغهای میان کارشناسان و صاحبنظران سیاسی تبدیل شده است. اینک که در آستانه روز ملی مبارزه با استکبار جهانی نیز قرار داریم، بررسی ابعاد مساله نفوذ و پیوند آن با دکترین استکبارستیزی موضوعی است که در گفت و گویی با دکتر عبدالله گنجی مدیر مسئول روزنامه جوان بدان پرداخته شده است که متن آن جهت مطالعه تقدیم میگردد.
* چه نسبتی بین خط نفوذ و طرح برجام وجود دارد؟ مسئله نفوذ بعد از برجام به صورت جدی در ادبیات رهبر معظم انقلاب در کشور طرح شده است.آمریکاییهای بعد از آن که از طریق تست راهبردهای مختلفی در مواجهه با ایران از جمله براندازی ساختاری، تغییر رفتار، اصلاح از درون به هیچ نتیجه قابل قبولی دست نیافتند، مدل برجام را به عنوان مدلی که قابل تعمیم به حوزههای دیگر باشد انتخاب کردند. آمریکاییها سعی دارند با برجام راهبرد تقابل را به تعامل تبدیل کنند، علت هم این است که آمریکاییها بر این باورند که در تعامل میتوانند نتایج بهتری به دست آورند چرا که در تقابل نمیتوانند به مسائل درونی و راهبردی، معادلات درونی نظام خصوصا عرصه تصمیمگیری و تصمیمسازی ورود کنند. بنابراین نفوذ مد نظر آنها قبل از اینکه نفوذ امنیتی اطلاعاتی باشد نفوذ از طریق یک رابطه رسمی است به همین خاطر اصرار بر عادی سازی روابط دارند. آمریکاییها بر این باورند که برجام میتواند انسجام درونی و مدیریت کلان نظام ما را دچار دوگانگی کند. آنها این دوگانگیها را به عنوان منفذ و شکافی برای ورود میدانند. آمریکاییها به خاطر استقلال سیاسی که نظام جمهوری اسلامی ایران دارد نسبت به تصمیمات نظام در منطقه و دیگر نقاط جهان اشراف ندارند و این تعامل آنها دقیقا با هدف دستیابی به تصمیمات و ارادههای نظام است تا بتوانند با دستیابی به این اطلاعات جهت مواجهه اقدام کنند. بیشترین اصرار آمریکاییها بر عادی سازی و قبح شکنی از روابط است و امروز احساس میکنند زمینه این گونه اقدامات در کشور ما وجود دارد.
* راهکار آمریکاییها در این مسیر چیست؟ راهکاری که آنها انتخاب کردند به دو صورت است؛ راهکار اول روش "شرطی سازی" است، بخشی از مدیریت کشور را شرطی کرده اند و آنها هم بخشی از باورهای مردم را به این سمت سوق دادند که ما در این مسیر به یک بهشت گمشدهای میرسیم و دروازههای کشور به روی نعمتهای بزرگ باز میشود. شرطی سازی به شکل منتظر گذاشتن مردم اتفاق میافتد مردم را بین خوف و رجا نگاه میدارند. روش دوم هم "عادی سازی" از طریق سناریوی "راه بنداز جا بنداز" است. تعاملات رسمی را کلید میزنند، بعد این تعاملات را به حالت عادی درمیآورند. نمونه این روش همان تلفنی بود که در نیویورک انجام شد، یا دست دادنی که اخیرا اتفاق افتاد. این نمونهها نشان میدهد که این روش "راه بنداز جابنداز" و نظام را در عمل انجام شده قرار دادن، بخشی از روش آنهاست. تصمیمات نظام جمهوری اسلامی تا امروز مستقل بوده، حتی در زمان جنگ تحمیلی نظام جمهوری اسلامی به تنهایی تمام تصمیماتی را گرفت. اما دشمن قصد دارد در این تصمیمات دخالت کند و از این طریق بتواند بخشی از اراده منطقهای ما را در تعاملات رسمی کاهش دهد. این مسئله دو جنبه سیاسی و اجتماعی دارد؛ از جهت اجتماعی از آنجایی که نظام ما یک نظام مردمسالار است برای آنها ذائقه اجتماعی مردم هم مهم است. زمانی که رئیس جمهور آمریکا میگوید بعد از برجام موافقان ما حاکمیت را تحت فشار قرار میدهند، نشان میدهد که زمینههایی مساعدی را در داخل برای خود احساس کرده اند. کار به جایی میرسد که بعضی از اساتید نامهای به رئیس جمهور میدهند و در آن نامه با صراحت میخواهند که مرگ بر آمریکا در مراسمات مذهبی گفته نشود. نفوذ یک بحث کاملا فکری، اجتماعی و فرهنگی است، این نفوذ جدید علاوه بر آن نفوذ امنیتی اطلاعاتی است که دشمن همواره به دنبال آن بوده، "نفوذ در اراده" بیشتر مبتنی بر تعاملات رسمی است. فرض کنید ما تصمیم گرفتیم در سوریه یا یمن به سبک خاصی عمل کنیم. آنها نمیدانند این سبک چیست و قصد دارند در تعاملات از این تصمیمات باخبر شوند و بر اساس این اطلاعات برای تغییر اراده ما برنامهریزی کنند. * در فهرست مهمترین اهداف نفوذ، چه مباحثی وجود دارد؟ تمام اقدامات دشمن در دو مسئله خلاصه میشود؛ اول "تحریک اجتماعی" است که پروژه ده سالهای است آنها در این ده سال اصراری بر براندازی صریح ندارند. سیر حرکات خود را ملایم کرده و به دنبال یک "اعتمادسازی اجتماعی" در ایران هستند. دوم "امنیت صهیونیستها" است. مطالبه آنها مدیریت منطقهای ایران است. آنها بیشتر به دنبال حفظ امنیت صهیونیستها هستند و قصد دارند به تصمیمات نظام در این مسئله دسترسی پیدا کنند. آمریکاییها این دو باور را در مهندسی ده ساله برجام دنبال میکنند و معتقدند بعد از برجام اتفاقات مهمی در ایران رخ خواهد داد. آمریکاییها مثل بقیه کشورهای دنیا نیستند که در تعامل با ما متوازن باشند، معاملات و روابط جمهوری اسلامی ایران با روسیه یا بعضی از کشورهای اروپایی در یک سطح متوازنی رخ میدهد، اما آمریکاییها مانند دیگر کشورها از این موضع وارد تعامل نمیشوند. آنها از آن جهت که نظام جمهوری اسلامی را یک ماهیت ناهمگون برای خود میشناسند و مشکلات خود در خاورمیانه را از این ماهیت میدانند به دنبال تغییر ماهیت نظام هستند. * سناریوی نفوذ ، چگونه دکترین استکبارستیزی را هدف قرار داده است؟ رهبر معظم انقلاب هم در بیاناتشان به این مطلب اشاره کردند که آمریکایی ها به دنبال این هستند که روحیه استکبار ستیزی نظام را از بین ببرند. امروز اولین چیزی که دنبال میکنند خاموش کردن شعار مرگ بر آمریکاست، این مطالبه آنها در ادبیات سیاسی مسئولین آمریکا به وفور شنیده میشود. رئیس جمهور آمریکا این کلام را در سازمان ملل تکرار میکند. آنها بر این باورند که میتوانند در تعاملات رسمی این شعارها را کاهش دهند و احساس میکنند این زمینهها در حاکمیت ما و در بخشی از حوزهها همنوایی با آنها وجود دارد. تصور آن ها این است که میتوانند در فضای رسمی شعارهای انقلابی را کاهش بدهند و در تعاملات رسمی با ما رئیس جمهور سوریه را بردارند. آنها از این تعاملات رسمی مطالباتی دارند و سعی میکنند در اراده ما نفوذ کرده و ما را از مسیر انقلاب منحرف کنند. * تغییر سناریو تقابل به تعامل مبتنی بر کدام بسترهای داخلی شکل گرفته است؟؟ دشمن زمینههایی را در ما دیده است که به این نتیجه رسیده با تعامل بهتر از تقابل به نتیجه میرسد. در حال حاضر مسئولین آمریکا در کنگره یا سنا طوری صحبت میکنند که گویی با بخشی از حاکمیت ایران توافق کرده اند، مرتب میگویند که اگر توافق نمیشد معلوم نبود چه بر سر روحانی میآمد یا این که میگویند اگر توافق نمیشد همان طور که در ایران مرگ بر آمریکا میگویند مرگ بر روحانی هم میگفتند! یا این که سپاه مخالف توافق است. دشمن سعی میکند با این روش فضای دوقطبی را در ایران ایجاد کند که در این فضای دو قطبی یک طرف با آمریکا تناسب دارد و یک طرف هم مخالف پیشرفت و توسعه مردم ایران هستند. آمریکا سعی میکند با ایجاد این فضا روحیه انقلابی مردم را نابود کند. کری در کنگره میگوید که در این ده، پانزده سال اتفاقات جدی در ایران خواهد افتاد و مدیریت کلان نظام هم به جهت سنی دچار تغییر خواهد شد. رهبر معظم انقلاب هم با کنایه گفتند که اینها به دنبال مرگ کسی هستند، لذا پروژه آمریکاییها تا پایان برجام یک پروژهای است که به دنبال این هستند که جریان بیحسی نسبت به انقلاب ایجاد شود، شعارهای انقلاب افول کرده و ماهیت حقیقی نظام اسلامی استحاله شود و در نهایت یک نظام جمهوری اسلامی اسمی و بیمحتوا را بتوانند سامان بدهند. تهیه و تنظیم: سید محمد مشکوة الممالک منبع: سایت بصیرت [ سه شنبه 94/8/12 ] [ 3:51 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : PIcHaK.NeT ] |